گامهایی برای ایجاد یک شخصیت مثبت

گامهایی برای ایجاد یک شخصیت مثبت

برگرفته از فصل پنجم کتاب

« شما هم می توانید موفق شوید »

اثر : شیو خیرا

ترجمه : دکتر سید داوود حسینی نسب و همکاران

گام 1 . پذیرش مسئولیت :

   وقتی افراد مسئولیت های اضافی را می پذیرند در واقع خودشان را ارتقا می بخشند. رفتار مسئولیت پذیر جواب گویی را می طلبد و باعث بلوغ و رشد می شود. مسئولیت اجتماعی باید وظیفة اخلاقی هر شهروند باشد.نشانة یک شهروند خوب این است که بار مسئولیت خودش را به گردن بگیرد.

گام 2 . ملاحظه ( رعایت )

در زندگی باید ملاحظه ، ادب ، و تواضع نشان داد. افراد فکور و باملاحظه نگرش دلسوزانه ای دارند.

گام 3 . به برد/برد ( نه برد/باخت ) فکر کنید.

گام 4.کلمات را به دقت انتخاب کنید.

شخصی که می گوید چه چیزی را دوست دارد؟ معمولاً حاضر نیست چیزی را که دوست ندارد بشنود. مبادی آداب باشید. مبادی بودن شامل انتخاب دقیق یک کلمه و شناخت عواقب آن است.کلمات می توانند به احساس فرد صدمه بزنند و روابط افراد را تیره نمایند. اکثر افراد به خاطر انتخاب کلمات نامناسب بیش از بلایای طبیعی صدمه می بینند.

گام 5. شکایت و انتقاد نکنید.

 انتقاد مانند فردی است که در صندلی عقب پشت سر راننده نشسته و او را وادار می کند که مثل دیوانه ها براند.

انتقاد سازنده چیست؟ با نیت کمک به جای تحقیر انتقاد کنید. در انتقاد راه حلها را پیشنهاد کنید. رفتار را مورد انتقاد قرار دهید نه شخص را. چون وقتی که خود شخص را مورد انتقاد قرار می دهیم به عزت نفس او صدمه می زنیم. انتقاد به جا با نیت کمک کردن همراه است.

گام 6 . مهربان و خوشرو باشید.

شادی از خوبی سرچشمه می گیرد. خنده می تواند اصیل یا تصنعی باشد، اما مهم داشتن خندة واقعی است. اخم، بیشتر از خنده ماهیچه ها را درهم می کشد. خندیدن راحت تر از اخم کردن است و ارزش چهره را بیشتر می کند. خنده مسری و روش ارزانی برای بهبود نگاه هاست. خوشرویی همیشه خوشایند است.

گام 7 . رفتار افراد را مثبت تفسیر کنید.

افراد بطور غریزی و با نداشتن حقایق کافی، در مورد آنچه دیگران انجام داده و  یا نداده اند تفسیر منفی می کنند. بعضی افراد از حالت پارانوئیایی رنج می برند و فکر می کنند که دنیا خارج از دسترس آنهاست. این امر درست نیست. با تاکید بر نکات مثبت، ما فرصت بهتری برای ایجاد یک شخصیت جذاب داریم که به روابط خوب منجر شود.

گام 8 . شنونده خوبی باشید.

گوش دادن، اهمیت دادن را نشان می دهد. وقتی شما نگرش اهمیت دادن نسبت به شخص دیگر را نشان می دهید، او احساس مهم بودن می کند. وقتی او احساس مهم بودن می کند چه اتفاقی می افتد؟ او بیشتر برانگیخته می شود و نسبت به عقاید شما بیشتر حالت پذیرنده می گیرد.

گام 9 . مشتاق باشید.

اشتیاق و موفقیت باهم پیش می روند، اما رغبت گام اول است. اشتیاق، اعتماد ایجاد می کند، روحیه را رشد می دهد، وفاداری می آورد و ارزش آن بی انتهاست. شما می توانید اشتیاق  را در قدم زدن و صحبت کردن و تکان دادن دستها احساس کنید. اشتیاق عادتی است که شخص می تواند کسب کند و تمرین نماید.

گام 10. تقدیر و تشکر بی ریا و صادقانه

 تقدیر و تشکر خالصانه ، یکی از بزرگترین هدایایی است که شخص می تواند به فرد دیگر بدهد. احساس مهم بودن یکی از بزرگترین آرزوهای هر انسانی می باشد. این احساس می تواند باعث انگیزه شود.

گام 11 . وقتی ما اشتباه می کنیم باید آن را بلافاصله و از روی علاقه بپذیریم.

وقتی که اشتباه می کنیم آسانتر تغییر را می پذیریم و وقتی که حق با ماست آسانتر با آن زندگی می کنیم. این یک فلسفة خوب برای زندگی است. عده ای از افراد زندگی میکنند و یاد می گیرند، در حالیکه تعدادی دیگر زندگی میکنند و هرگز یاد نمی گیرند. از اشتباه دفاع نکنید. پذیرش اشتباه فرد مقابل را خلع سلاح می کند.

گام 12 . وقتی که شخص در می یابد و می پذیرد که دچار اشتباه شده است به او تبریک بگویید و آبرویش را حفظ کنید.

 اگر در چنین موردی آبروی فرد را حفظ نکنیم به عزت نفس او صدمه وارد کرده ایم.

گام 13 . بحث کنید اما جدل نه

در بحث ، هر دو طرف می کوشند که آخرین حرف را بزنند ، در حالی که مجادله چیزی بیشتر از دعوای با خود نیست و منجر به ستیزة پر سر و صدا می شود. احمق تر از یک نادان کسی است که با او مجادله می کند.

گام 14 . غیبت نکنید.

به یاد داشته باشید ، فردی که برای شما غیبت می کند پشت سر در مورد شما نیز غیبت می کند. غیبت و دروغ گفتن کاملاً به هم مربوطند. فردی چه قدر خوب گفت که‌ « افراد کوچک دربارة سایر افراد صحبت می کنند ، افراد معمولی دربارة چیزها صحبت می کنند ، افراد بزرگ دربارة ایده ها صحبت می کنند».

گام 15 . به قولتان تعهد داشته باشید.

  بین قول و تعهد چه تفاوتی وجود دارد؟ قول بیانگر نیت فرد است. تعهد قولی است که باید حفظ شود و مهم نیست که آن قول چه هست. تعهد ناشی از منش است و می تواند ایمان و اطمینان را بوجود آورد. تعهد بیانگر این است که « من در آیندة پیش بینی ناپذیر ، قابل پیش بینی هستم».

گام 16 . حق شناس باشید ولی انتظار قدردانی نداشته باشید.

حق شناسی یک کلمه زیباست و ما باید حق شناس باشیم. حق شناسی یک احساس است که شخصیت را اعتلا می بخشد و منش شخص را می سازد. حق شناسی با تواضع رشد می کند و آن احساس تشکرآمیز نسبت به دیگران است. آن از طریق نگرش مان نسبت به دیگران شکل می گیرد و در رفتارمان منعکس می شود.

گام 17 . قابل اعتماد باشید و صداقت را تمرین کنید.

یک ضرب المثل قدیمی است که « یک اونس صداقت با ارزش تر از یک پوند زرنگی است ». توانایی فرد مهم است اما قابلیت اعتماد ، سرنوشت ساز است.

گام 18 .از کینه توزی خودداری کنید ، عفو کنید و به فراموشی بسپارید.

وقتی شخصی از عفو و بخشش خودداری می کند ، تمام درهایی را که ممکن است روزی به آنها احتیاج داشته باشد به روی خود می بندد. وقتی کینه می ورزیم و خشمگین می شویم به چه کسی بیش از همه آسیب می رسانیم؟ جواب به خودمان.

گام 19 . صداقت ، درستی و اخلاص را تمرین کنید.

صداقت به معنی خالص و واقعی بودن در برابر دغل بازی و تقلب است. ارزش اجتماعی مورد اعتماد ، برای خود بنا کنید. اگر تنها یک چیز وجود دارد که هر نوع رابطه را در خانه ، محل کار و اجتماع بنا می نهد ، آن صداقت است.

گام 20 . تواضع را تمرین کنید.

 اعتماد بدون تواضع تکبر است. تواضع و فروتنی پایة هر نوع پرهیزکاری و نشانة بزرگی است. فروتنی صادقانه جاذبه دارد ، اما فروتنی دروغین دافعه دارد. سادگی و فروتنی دو علامت از بزرگی هستند. باید توجه داشت که فروتنی به معنی خود را حقیر و پست شمردن نمی باشد.

گام 21 . درک کنید و توجه نمایید.

روابط به دلیل خوب بودن افراد ایجاد نمی شوند ، بلکه آنها به دلیل درک و تفاهم ایجاد می شوند. توجه کردن به دیگران به مراتب ارزشمندتر از خوب بودن نسبت به آنهاست. نگرش دلسوزانه حسن نیت ایجاد می کند و بهترین نوع ضمانتی است که یک شخص می تواند داشته باشد و هیچگونه هزینه ای را در بر ندارد. 

گام 22 . ادب را تمرین کنید.

ادب چیزی بیش از ملاحظة دیگران نیست. ادب درهای بازنشدنی را باز می کند، یک شخص مؤدب که خیلی تند و تیز نیست، بیش از یک فرد گستاخ و تند در زندگی ترقی می کند. چیزهای جزئی و فرعی است که تفاوت های فاحش را ایجاد می کنند.

گام 23 . شوخ طبع باشید.

شوخ طبع باشید. زیرا توانایی خندیدن خواهید داشت. شوخ طبعی فرد را جذاب و دوست داشتنی می کند. البته بعضی از افراد ، شوخ طبعی را به ابتذال می کشانند. یاد بگیرید تا برای خودتان بخندید ، زیرا این سالم ترین شوخی می باشد. برای خود خندیدن به شما انر‍ژی مجدد می دهد. خنده ،  آرام بخش طبیعی برای همة افراد روی زمین است.

گام 24 . با طعنه زدن دیگران را خراب نکنید.

شوخی های منفی می توانند شامل طعنه زدن ، خراب کردن و اذیت و آزار باشند. هر نوع شوخی طعنه آمیز برای مسخره کردن دیگران بسیار ناپسند است. هر نوع زخم بدنی زودتر از یک زخم روحی مداوا می شود. شوخی می تواند ارزشمند و یا خطرناک باشد ، بستگی به این دارد که فرد با دیگران بخندد و یا اینکه به دیگران بخندد.

گام 25 . دوست داشته باشید تا شما را نیز دوست بدارند.

ما انتظار داریم کارفرما، کارکنان، همسر، والدین و کودک همه خوب باشند، اما فراموش می کنیم که خود ما هم باید فرد خوبی باشیم. تجربه نشان داده است که انسان کامل، شغل عالی و همسر خوب وجود ندارند. همیشه باید چالش هایی نظیر طلاق و اخراج نه به عنوان اولین راه حل، بلکه به عنوان آخرین تلقی شوند. 

گام 26 . از خود همدلی نشان دهید.

همدلی به تنهایی ویژگی مهم یک شخصیت مثبت است. افراد همدل از خودشان این سوال را می پرسند « چه احساسی به من دست می دهد اگر کسی با من چنین برخوردی کند؟ » وقتی شما شریک غم می شوید، آن تقسیم می شود، وقتی شما شریک شادی کسی می شوید آن افزایش می یابد.

بهداشت روانی

    بهداشت روانی یا روانشناسی پیشگیر به کلیه روشها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای روانی بکار می رود.

    کارشناسان سازمان جهانی بهداشت سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند : « سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران ، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی ، عادلانه و مناسب ».

    اکثریت روانشناسان توانایی سازش با محیط ، انعطاف پذیری ، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجه با محرومیت ها و فشارهای روانی را ملاک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی خانوادگی ، اجتماعی و به اصطلاح سازش با محیط است.

    از تعاریف فوق چنین استنباط می شود که بهداشت روانی ، علمی است برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار و نظایر آن را در بر می گیرد و در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است « احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است » و تا هنگامی که حیثیت و احترام فرد برقرار نشود سلامت فکر و تعادل روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومی نخواهد داشت. روی این اصل بهداشت روانی را دانش یا هنری می دانند که به افراد کمک می کند که با ایجاد روشهای صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههای مطلوب اقدام نماید.

اهداف بهداشت روانی

    وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تامین سلامت فکر و روان افراد جامعه است. برای رسیدن به این هدف احتیاج به نیروی انسانی فعال و کاردان ، همکاری سازمانهای دولتی ، برنامه ریزی ، بودجه برای ایجاد و گسترش سازمانهای روانشناختی و بالاخره آموزش بهداشت همگانی در سطح جامعه داریم. بطور خلاصه و فهرست وار بهداشت روانی دارای چهار هدف اصلی است.

    1 . خدماتی : جهت تامین سلامت فکر و روان افراد جامعه ، پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی ، بیماریابی ، درمان سریع و پی گیری بیماران مبتلا به اختلالات روانی بطور سرپایی و یا بستری ، کمک های مشورتی به افرادی که دچار مشکلات روانی ، اجتماعی و خانوادگی شده اند.

    2 . آموزشی : آموزش بهداشت روانی به افرادی که با بیماران روانی سر و کار دارند و همچنین آموزش بهداشت روانی همگانی و آشنا ساختن مردم جهت همکاری و استفاده از سرویس های موجود در صورت مواجه با استرسها و مشکلات روانی.

    3 . پژوهشی : تحقیق درباره علل ، نحوه شروع ، درمان و پیشگیری از بیماریهای روانی ، عقب ماندگی های ذهنی ، اعتیاد و انحرافات.

    4 . طرح و برنامه ریزی بهداشتی درباره ایجاد و گسترش مراکز جامع روانشناختی منطقه ای ، مراکز بهداشت مادر و کودک و تنظیم خانواده ، مراکز کودکان استثنایی ، مراکز آموزشی جهت بالا بردن کیفیت امور بهداشتی درمانی و سطح آگاهی مردم بوسیله رسانه های گروهی و ایجاد هماهنگی بین برنامه های خدماتی ، آموزشی و پژوهشی.

    همانطور که در بالا ذکر شد ، هدف از بهداشت روانی شناخت سریع و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی ، عاطفی و رفتاری است و مقابله با بیماریهای روانی برای ایجاد جامعه ای سالم از وظایف اصلی دولتها و افراد جامعه است و هر اجتماعی که خواستار بهزیستی و شادکامی افراد خود می باشد باید مردم سازگار و هماهنگ پرورش دهد.

    پیشگیری شامل کلیه تدابیر و فعالیت هایی است که از پیدایش و افزایش بیماریهای روانی در جامعه جلوگیری می کند. پیشگیری بر سه نوع است :

    1 . پیشگیری اولیه : منظور از پیشگیری اولیه عبارت از جلوگیری از پیدایش بیماری است و به عبارت دیگر ، کاری کنیم که کسی بیمار نشود و علاج واقعه قبل از وقوع انجام گیرد.

    2 . پیشگیری ثانوی : در این نوع پیشگیری سعی می شود که با روش بیماریابی ، تشخیص زودرس ، اجرای درمان صحیح و پیگیری مرتب از نظر درمانی از بروز عوارض بیماری کاست. زیرا هر چه بیماری زودتر شناخته شود به مراتب کم خطر بوده ، آسانتر درمان می شود و عوارض و ناتوانی حاصله نیز به مراتب کمتر خواهد بود. بطوریکه ملاحظه می شود پیشگیری ثانویه مترادف با تشخیص ، درمان زودرس و به موقع است.

    3 . پیشگیری ثالث : این نوع پیشگیری موقعی وارد عمل می شود که بیماری استقرار یافته و مدتی از آن گذشته و تا اندازه ای پیشرفت کرده است. پیشگیری به منظور جلوگیری از پیشرفت بیشتر و طولانی شدن بیماری است. در این نوع پیشگیری سعی می شود که با ایجاد امکاناتی خاص طوری بیمار را درمان کنند که به جامعه بازگشته و بتواند فعالیت های اجتماعی را بطور نسبی یا کامل از سر گیرد.

    از آنجایی که در این روش درمانی سعی می شود نیرو و توانایی فرد را دوباره به او بازگردانیده و او را جهت کار و از سر گرفتن فعالیتهای خود آماده کنند، لذا به این نوع روش درمانی اصطلاحاتی مانند توان بخشی ، بازتوانی ، نوتوانی داده اند.هدف کلی در توان بخشی روانی این است که چنان آموزشی به بیماران داده شود که بیمار بتواند به رفتارهای عادی و شغل خود بازگردد.

ضرورت بهداشت روانی

    سلامتی یک امر اساسی و مهم در زندگی انسان است. بر اساس آمارهای موجود نیمی از مرگ و میرها در نتیجه رفتارها و روش‌های غلط زندگی است. در قرون گذشته انسان‌ها بیش‌تر به خاطر بیماری‌های میکروبی و عدم بهداشت جسمانی و یا حوادث طبیعی می‌مردند ولی امروزه مرگ‌ها اغلب در نتیجه روش‌های غلط زندگی است. مثال‌هایی آشنا در این مورد شامل بیماری سرطان ریه به خاطر استفاده از سیگار، مرگ‌های ناشی از استفاده از غذاهای نامناسب و یا عدم فعالیتهای جسمانی، بیماریهای ناشی از تماس با مواد سمی و شیمیایی، هم چنین آتش‌سوزی، تصادفات رانندگی و ... می‌باشد.

    بررسی و مطالعه انجام یافته در شهر تهران در سال 1378 نشان می‌دهد که بیماریهای دستگاه گردش خون، سرطان و سایر تومورها، سوانح ، مسمومیت‌ها و خودکشی‌ها، عوارض حاملگی زایمان نفاسی، حالات بد تعریف شده، بیماریهای عفونی و انگلی ، بیماریهای دستگاه تنفسی و دستگاه گوارشی به ترتیب بیشترین علت مرگ و میر بوده است.

    خانواده نقش مهمی در تأمین بهداشت روانی افراد دارد. در ذیل نقش خانواده از سه جنبه بررسی می‌شود:

    الف) نقش خانواده در سلامت روانی: پایه‌های رشد روانی اجتماعی کودکان ، احساس ایمنی و ارضای عاطفی آنان در سالهای اولیه کودکی پی ریزی می‌گردد، زیرا تفاهم، سازگاری و محبت موجود در محیط خانواده‌، در تقویت حس اعتماد به نفس و پرورش نیروی سازنده در کودکان و نوجوانان بسیار حائز اهمیت است.

    در یک خانواده عادی، والدین ضمن همبستگی و احترام متقابل نسبت به یکدیگر در برخورد با فرزندان ، روش هماهنگ و یکسان را در پیش می‌گیرند و در نتیجه، فرزندان احساس می‌کنند که رابطه والدین، صمیمی است، زیرا کودک و نوجوان باید والدین خود را منبع شادی، امنیت عاطفی، ارضای خاطر جسمی و روانی دانسته و آنان را پناهگاه خویش بدانند.

    بی‌توجهی والدین به سالم سازی محیط روانی اجتماعی و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد، کودکان و نوجوانان را با کمبودهای عاطفی مواجه می‌سازد. لذا ریشه رفتارهای نابهنجار کودکان و نوجوانان، انحرافات و بزهکاریها را باید در سنین اولیه کودکی و در میان خانواده جستجو کرد، به همین دلیل برای شناخت علت ناسازگاریهای کودکان و نوجوانان و پیدایش اختلالهای رفتاری، بیش از هر چیز آگاهی از وضعیت خانواده آنان ضرورت دارد.

    به طور کلی اصولی که باید پدر و مادر، به عنوان والدین کودک و نوجوان، همیشه در نظر داشته باشند، عبارتند از: هماهنگی در انضباط و تربیت کودکان و نوجوانان، یگانگی در انتظار و توقع از آنان با توجه به تفاوتهای فردی و محدودیتهای موجود و جلوگیری از وقوع مسائلی که موجب ایجاد هیجان ناخوشایند در کودک و نوجوان می‌گردد.

    ب) نقش خانواده در پیش‌گیری از پیدایش اختلالات جسمی و روانی در کودکان: توجه والدین، بخصوص مادران به نکات و دستورالعملهای زیر می‌تواند در حفظ سلامتی آنان و سلامت جسمی و روانی در کودکان آنها کاملاً مؤثر واقع گردد.

    1- مراجعه به پزشک به طور منظم، در تمام دوران بارداری و انجام آزمایشهای پزشکی، کمک بزرگی در پیش‌بینی ضایعات احتمالی می‌کند.

    2- مادران باید در جلوگیری از بیماریهای مسری بویژه سرخجه در سه ماهه اولیه دوران بارداری بسیار بکوشند. همچنین ابتلاء والدین به بیماری سیفلیس در کودک نارساییهای هوش ایجاد می‌کند.

    3- اعتیاد والدین به مشروبات الکلی از عوامل موثر در عقب ماندگی ذهنی است. بخصوص مادران باید از استعمال مواد مخدر و دخانیات خودداری کنند.

    4- مسمومیتهای دوران بارداری و وارد شدن ضربه بر شکم مادر، به خصوص در ماههای آخر بارداری موجب عقب ماندگی ذهنی می‌گردد.

    5- با توجه به زیانهای جبران ناپذیر اشعه ایکس و رادیواکتیو، مادران باید از انجام آزمایشهای رادیولوژی به ویژه در ماههای اولیه بارداری خودداری کنند (مگر در صورت نیاز مبرم و تحت نظر پزشک).

    6- مادران با رژیم غذایی مناسب و کافی می‌توانند از ایجاد ناهنجارها جلوگیری کنند، زیرا سوء تغذیه و کمبود ویتامینهای ضروری ممکن است موجب ایجاد عقب ماندگی ذهنی گردد.

    7- مادران در تأمین بهداشت جسم و روان بکوشند و حتی الامکان اضطراب و پریشانی به خود راه ندهند، زیرا اضطرابها و هیجانات ناگهانی و مستمر در دوران بارداری، موجب ایجاد تغییرات در غدد داخلی می‌شود و باعث عقب ماندگی و رکود ذهنی در کودک می‌گردد.

    8- پدران نیز مسئوولیت ایجاد تسهیلات لازم، به خصوص فراهم کردن آرامش روانی و عاطفی مادر را به عهده دارند.

    9- مراجعه به مراکز مشاوره ژنتیکی برای افرادی که می‌خواهند ازدواج کنند بویژه در موارد ازدواج خویشاوندی و یا بالا بودن سن مادر و خانواده‌هایی که دارای یک فرزند عقب مانده یا معلول هستند از ضروریات است.

    مشخصه‌های بهداشت روانی و شخصیت سالم

    در زندگی و روابط انسان‌ها، معیارهایی وجود دارد که به بهداشت روان کمک می‌نماید و در زیر به برخی از آنها اشاره می‌گردد:

    1- صداقت در رفتار : افرادی که بین نیت درونی آنها با رفتار بیرونی‌شان هماهنگی بیش‌تری باشد از سلامت روانی بهتری برخوردارند. و در غیر این صورت سلامت روانی به خطر می‌افتد، مثلا فردی که دروغ می‌گوید بخش زیادی از انرژی روانی او صرف فاش نشدن دروغ خواهد شد.

    2- پذیرش ضعف و شکستهای خود: جهت کمک به بهداشت روان لازم است شکستها را به عدم تلاش نسبت دهیم نه به عدم توانایی.

    3- انعطاف پذیری: زندگی اجتماعی پستی‌ها و بلندی‌ها ، بدی‌ها و خوبی‌ها، خیرها و شرّها، را دارد، لذا لازم است انسان ظرفیت پذیرش تغییرات را داشته باشد، زیرا باعث کمک به بهداشت روان می‌گردد.

    4- توانایی نه گفتن: در مقابل خواسته‌های غیر منطقی خود و دیگران توانایی «نه گفتن» را داشته باشیم و کارها را براساس رضایت خاطر درونی خود انجام دهیم نه به خاطر رضایت دیگران.

    5- داشتن قاطعیت: رفتار قاطعانه را روزانه تمرین کنیم و بدون عصبانیت و پرخاشگری و با استفاده از ارتباط کلامی مناسب از حق خود دفاع نماییم.

    6- دوری از فرض‌های غلط ذهنی : فردی که با خوش رویی با دیگران رفتار نمی‌کند، این مسأله باعث می‌شود که دیگران نیز همان واکنش را با او داشته باشند، لذا به این تصور در می‌آید که دیگران از او بدشان می‌آیند و او را دوست ندارند.

    7- ورزش : ورزش علاوه بر این که امید به زندگی بهتر را بیش‌تر می‌کند، بلکه زنجیره تفکرات منفی را نیز قطع می‌کند.

    8- سازگاری مناسب اجتماعی : فرد سالم، ارتباط گرم و صمیمانه‌ای به دیگران دارد، سعی می‌کند به دیگران احترام گذاشته و به احساسات آنها با صمیمت و مهربانی پاسخ دهد.

    9- داشتن هدف در زندگی : یک فرد سالم، فلسفة زندگی خود را می شناسد و زندگی را پوچ و بی‌معنی نمی‌داند ، برای زندگی خود ارزش قایل بوده و بیهوده زندگی خود را فدای امور بی‌ارزش نمی‌کند.

    10- حرکت برای پیشرفت: تلاش و کوشش لازم را داشته باشیم اما انتظار کامل بودن در تمام زمینه‌ها را نداشته باشیم، لذا آنچه مهم است تلاش به اندازه توانایی است.

    11- خود کارآمدی و خودگردانی: خود کارآمدی، ارزیابی فرد از توانایی خود در انجام یک تکلیف است. خود گردانی مستلزم توانایی فرد در تأثیر گذاری بر رفتار خود به جای واکنش مکانیکی در برابر محیط است .

    12- ابراز احساسات: احساسات مثبت مانند شادی و محبت و احساسات منفی از جمله خشم، نگرانی و اضطراب را درون فکنی و سرکوب نکنیم و بدون رفتار پرخاشگرانه آنها را ابزار کنیم.

    13- درک توانایی خود و دیگران: نقاط قوت و ضعف خود را بشناسیم و سعی در شناختن نقاط قوت و ضعف دیگران داشته باشیم. توانایی عفو و گذشت را داشته باشیم و همیشه برای اشتباهات خود را سرزنش نکنیم چون سرزنش باعث کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس افراد می‌شود.

    14- احترام به دیگران: به دیگران احترام بگذاریم، چون این امر باعث می‌شود که دیگران نیز به ما احترام بگذارند و امکان انگیزش و تقویت محیطی فراهم گردد.

    15- داشتن یک نگرش مثبت: نسبت به دوستان ، همسالان و بزرگسالان دید مثبتی را پیدا کنیم، چون نگرش خوب به بهداشت روان کمک می‌کند.

    16- احساس امنیت و آرامش خاطر: افراد سالم دچار اضطراب و نابسامانی دائمی فکری نیستند. آنها دلواپس نیستند و از آینده و اتفاقات هراسی ندارند. آنها با بردباری و احساس امنیت با وقایع روبرو می‌شوند و برای آنها راه حل منطقی پیدا می‌کنند .

    17- داشتن اعتماد به نفس و احساس کفایت: اعتماد به نفس ، داشتن نگرش مثبت به تواناییهای خود می باشد که رابطه تنگاتنگی با احساس کفایت دارد. این که کسی به خود و تواناییهای خود اعتماد داشته باشد و بگوید من می‌توانم این کار را انجام دهم و مشکلات را از پیش پا بردارم حاکی از داشتن بهداشت روانی است . 

منابع

1- امینی، شهریار : 1383 ، اصول بهداشت روان، ماهنامه تربیت، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی وزارت آموزش و پرورش.

2- پور مقدس، علی : 1367، روان شناسی سازگاری ، مؤسسه انتشاراتی مشعل، اصفهان.

3- زینالی ، حمداله: 1385 ، بهداشت روانی در خانواده ، ماهنامه تربیت ، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی وزارت آموزش و پرورش.

4- فراهانی ، محمد نقی؛ کرمی نوری ، رضا: 1383 ، روان شناسی سال سوم ادبیات و علوم انسانی ، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، تهران.

5- کدیور ، پروین: 1382 ، روان شناسی تربیتی ، انتشارات سمت ، تهران.

6- گنجی ، حمزه و همکاران: 1376 ، روان شناسی سال سوم ادبیات و علوم انسانی ، شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، تهران.

7 . میلانی فر ، بهروز 1370 بهداشت روانی ، تهران : نشر قومس

8- S. S Chauhan, Mental Hygiene 2 nd (New Deth Allied Publishers Limited, 1991).